کد مطلب:30090 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

مَعقِل بن قیس ریاحی












مَعقِل بن قیس ریاحی، از جنگاوران بی باك كوفه و از سخنوران چیره دست آن دیار و از سرداران سپاه امام علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام است، در زمان عمر، در فتح شوشتر، پیك عمّار به مدینه بود و همراه با هُرمُزان به مدینه آمد.[1].

در جنگ جمل، فرمانده پیاده نظام كوفه بود[2] و در جنگ صِفّین، فرماندهی برخی از قبایل كوفه را[3] و در درگیری های ماه ذی حجّه در جنگ صِفّین نیز گاهی فرماندهی سپاه را به عهده داشت.[4].

در جنگ نهروان، فرمانده جناح چپ سپاه بود[5] و پس از آن، مأمور سركوبی شورش بنی ناجیه شد و خرّیت بن راشد را شكست داد.[6].

بعد از شبیخونِ یزید بن شجره بر مكّه و مدینه، مَعقِل به مقابله با او و همراهانش شتافت، عدّه ای از آنان را اسیر كرد و بقیه را فراری داد.[7].

پس از درهم شكسته شدن فتنه نهروان، امام علیه السلام آهنگ نبرد با معاویه را داشت و چون آمادگی نسبی مردم كوفه روشن شد، مَعقِل، برای جمع آوری جنگاوران به نواحی اطراف كوفه رفت؛ امّا در حین مأموریت، خبر جانگداز شهادت علی علیه السلام را دریافت كرد.[8].

به هنگام حاكمیت غارتگرانه معاویه و به سال 43 هجری[9] كه شورش مُستَورِد (از سران خوارجْ) شیعیان را تهدید می كرد، به رویارویی با او رفت و پس از درهم شكستن لشكر مُستَورِد، در نبردی تن به تن، او را به هلاكت رساند و خود نیز به شهادت رسید.[10].

سعید بن قیس، او را خیرخواه، خردمند، استوار گام و شجاع خوانده است.[11].

6714. شرح نهج البلاغة:معقل بن قیس، از مردان و قهرمانان كوفه بود و بر مردم، حقّ سروری و پیشگامی داشت. عمّار بن یاسر، پس از فتح شوشتر، او را با هُرمُزان به سوی عمر بن خطّاب فرستاد.

او از پیروان علی علیه السلام بود و علی علیه السلام وی را به جنگ بنی ساقه فرستاد و او برخی از آنان را كشت و برخی را اسیر كرد و [ بعدها] با مستورِد بن عُلفه - كه از خوارج و از قبیله تَیْمِ رَباب بود - جنگید و هر دو در كنار دجله همدیگر را كشتند.[12].

6715. الغارات - به نقل از عبد اللَّه بن قعین، در یادكرد جنگ بنی ناجیه -:مَعقِل در میان ما حركت می كرد و ما را ترغیب می كرد و می گفت:ای بندگان خدا! شما جنگ را آغاز نكنید و دیدگانتان را فرو اندازید و كم گویید و خود را برای زخم نیزه و ضربت شمشیر، آماده كنید و پاداش بزرگ را در پیكار با آنان به خود، مژده دهید.

شما با كسانی می جنگید كه از دین، بیرون رفته اند و كافرانی كه از پرداخت مالیات، مانع گشته اند و دزدان و كُردها [ یی مشرك]. به من بنگرید. پس چون حمله كردم، همگی چون فردی واحد، یورش بَرید.

او از میان همه صف ها گذشت و این سخنان را به آنان می گفت تا آن كه از میان همه گذشت و سپس پیش آمد و در میان میدان، در قلب لشكر ایستاد و ما به او می نگریستیم كه چه می كند. سپس پرچمش را دو بار حركت داد و در بار سوم، حمله كرد و ما نیز همگی با او حمله كردیم.

به خدا سوگند، یك ساعت هم در برابر ما تاب نیاوردند و پشت كردند و گریختند، و ما هفتاد عرب از بنی ناجیه و برخی از پیروان عرب آنها بودیم و حدود سیصد تن از عجم و كُرد را كشتیم.[13].

6716. الغارات - به نقل از كعب بن قعین:معقل بن قیس در سرزمین اهواز ماند و نامه ای به علی علیه السلام درباره پیروزی اش نوشت و همراه من فرستاد و در آن، چنین نوشته بود:به نام خداوند بخشاینده مهربان. به بنده خدا علی امیر مؤمنان، از معقل بن قیس. سلام بر تو، كه من نیز چون تو خدای یكتا را می ستایم.

امّا بعد؛ ما بیرون رفتگان از دین را دیدار كردیم. آنان علیه ما از مشركان، كمك گرفته بودند و ما تعداد بسیاری از آنان را كشتیم؛ ولی از شیوه تو تجاوز نكردیم و فراری و اسیر آنان را نكشتیم و كار زخمی ها را نساختیم، و خداوند، تو و مسلمانان را نصرت داد. و سپاس، ویژه خدای جهانیان است. والسلام![14].

6717. الغارات - به نقل از ابو عبد الرحمان سُلَمی - در یادكرد عزم امام علیه السلام بر جنگ مجدّد با معاویه و سخنان او خطاب به یارانش -:[ علی علیه السلام فرمود: ] «مردی را به من معرّفی كنید كه مردم را از اطراف و آبادی های عراق و جایگاه هایشان بسیج كند».

سعید بن قیس گفت:هان! به خدا سوگند، بهترین فرد را به تو معرّفی می كنم، شه سوار عرب كه [ برای تو ]خیرخواه و بر دشمنت سختگیر است.

فرمود:«چه كسی؟».

گفت:معقل بن قیس ریاحی.

فرمود:«آری، خوب است». پس او را فراخواند و در پیِ بسیج مردم اطراف و آوردن آنان به كوفه، روانه اش كرد؛ ولی او هنوز بازنگشته بود كه امیر مؤمنان - كه درودها و سلام خدا بر او باد - به شهادت رسید.[15].









    1. شرح نهج البلاغة:92/15 و 39/16.
    2. الجمل:321.
    3. وقعة صفّین:117. در این منبع آمده است:معقل بن قیس یربوعی.
    4. وقعة صفّین:195، تاریخ الطبری:574/4، الكامل فی التاریخ:366/2.
    5. البدایة والنهایة:289/7، تاریخ الطبری:85/5، الكامل فی التاریخ:405/2.
    6. تهذیب الأحكام:551/139/10، الغارات:348/1-364، تاریخ الیعقوبی:195/2.
    7. الغارات:511/2.
    8. الغارات:638/2، الأخبار الطوال:213.
    9. أنساب الأشراف:175/5.
    10. أنساب الأشراف:176/5 و 177، تاریخ الطبری:206/5، الكامل:1163/3.
    11. الأمالی، طوسی:293/174، الغارات:638/2.
    12. شرح نهج البلاغة:92/15.
    13. الغارات:353/1، تاریخ الطبری:123/5، البدایة والنهایة:317/7.
    14. الغارات:354/1، تاریخ الطبری:124/5.
    15. الغارات:638/2، الأمالی، طوسی:293/174.